کویر

یادداشتهای شبانه

کویر

یادداشتهای شبانه

بادبادک

 

 

می دوید بوی اش

در باد بلندی که کشیده می شد

در پیراهن بلندش بادبادکی بود مردی که گفت

هر چه بادا بادی نیست که هوایی ام کنند

در به دری ام که به دری گشوده نمی شود انگشت اش

دچار سوپیشینه ام

و پیشانی ام آنقدر خط انداخته که پاک نشوم

پنجره  به هر طرف که بچرخد

دیواری دارد این مرد

که هر که آمد سوار شد و پرید

رنگ اش پریده تر از طرحی است

که سالهای زنده باد و مرده باد

باد بر دیوارهای این شهر کشید

با هیچ قلمی اما

(امروز را می گویم) 

کوک نمی شود انگشتانش

ضرب گرفته است و کم نمی شود- نمی شوم

به کوه می زنم سری را

که زیر سِرُم

 تیر قاطی خون خورده است

و بالا آورده دستی را

که دیگری کوک می کرد

 با آسمانی که کوتاه است

الف اش

سین اش

میم اش

و آن اش

چه کنم ای بلندترین بادبادک؟ 

آن مرد در باد آمد

در نگاه اش عمود بود افق

کشیده و بلند

 قد و قدم هایش

کوتاه نمی آی ام تا بیارم ات

بیایی و بیابانم را باد کنی تا بپرم از دیوار

ای من نیامده در بویی و بادی که نه... می وزد؟

نظرات 20 + ارسال نظر
مهرداد فلاح چهارشنبه 11 مهر 1386 ساعت 18:37 http://mehrdadfallah.blogfa.com

پس در نگاه یکی عمود بود افق ها؟
.......................................
تاراز ، دوست کچل من .خوش می گذرد؟
..
..
..
این شعر را دوباره می خوانم و حرف می زنیم.

خواجات پنج‌شنبه 12 مهر 1386 ساعت 09:07

سلام دوست من . ممنون که سر می زنی .جاهایی از شعرت را شفاف و خودی تر یافتم و جاهایی را دچار لکنت در اتخاذ بهترین شکل بیان . می خواهم بگویم که شعرت در آن جا موفق است که جنبه ی عینی پیدا می کند و زبانی خودانگیز خلق می کند اما در آن جا که تو میل می کنی به استفاده از مدل های زبانی زبانزد جریان شعرت را به تصنع در می ریزی و این حیف است . تخیل سرشار تو می تواند خود مبدع بهترین زبان برای اعلام تو باشد عزیز .

من پنج‌شنبه 12 مهر 1386 ساعت 12:08

سلاااااااااااام. چقدر خوب. شعرتان آمده است انگار. اما این فونت درشت و این شعر ... انگاری اعتراض است. شعرهایت آدم را یاد حماسه می اندازد! همش منتظر رستم هستم انگار تا شاید از یک جای شعر سروکله اش پیدا شود.
معیار من برای سنجش شعر فقط لذت است. لذت بردم.
این جایش که گفته ای :: آسمان کوتاه است .. الف ... سین ... میم ... آن اش ... خیلی قشنگ بود.

برمی گردم.
شما کی برمی گردی دوستِ نابغۀ شاعر غیرقابل دسترس من؟

حسین تیموری جمعه 13 مهر 1386 ساعت 12:17 http://m-a-k123.blogfa.com

وقتی به گونه ها نگاه می کنیم دارد از شادابی لحظه های گذشته کم می شود مثل کم آوردن در چشمهایی که وقتی می رود می گوییم ... آه چه انسان ... چه انسان.... انسان بود و ما ندانسته از کوچه ی او می گذشتیم و نمی دانستیم که انسانی هم هست که از اجاق لحظه ها با او بگوییم
آه چه انسان
.
.
.
اگر بود چرا دیر به آن کوچه رسیدیم
آه انسان.

الناز معتمدی یکشنبه 15 مهر 1386 ساعت 17:46 http://www.baz-adabiyat.blogfa.com/

خوب بود . تقریبا خیلی خوب بود . به وبلاگ من « و باز هم ادبیات ...» س بزن.

حسین یکشنبه 15 مهر 1386 ساعت 19:29 http://bazgasht-e-bazgasht.blogfa,com

زیبا بود لذت بردم به روزم با یک سپید

حسین تیموری دوشنبه 16 مهر 1386 ساعت 10:04 http://m-a-k123.blogfa.com

شما دعوتید دوست عزیز
روسریِ زن به جردن رسیده که با اتکلن ِ Remediosسر می برد

مژگان مشتاق سه‌شنبه 17 مهر 1386 ساعت 12:41 http://www.49126.persianblog.ir

...باد بادک کودکی من دنبا له ای داشت که شاید انتهایش به خورشید می رسید...و دو گوشواره که حلقه حلقه بود!


باد بادک کودکی ام گاهی سراغ مرا می گرفت ...و من آرزو داشتم روی پشت بامی فرود آید که سایه شاخه های درخت کنار روی آن سایه انداخته باشد!


اما حالا می دانم که اگر باد بادک کودکی ی کسی سراغمان را بگیرد نمی توانیم مثل آنوقتها پشت فرزندان کوچه مان قایم شویم ...چون بزرگ شده ایم و پیدا می شویم!



نوشته تان مرا یاد آنروزها انداخت!



شاد باشید!

بی حوصله جمعه 20 مهر 1386 ساعت 12:12

بالاخره این BABAEE ما اعتصاب کنار گذاشت و به روز شد.
خیلی خوب شد.اینجوری خیالمون راحته که حالش خوبه و خیلی هم سختش نیست.
آخه شنیدیم که یه پیا لر بیدی نیست که با این بادا بلرزه (منظور خدمت سربازیه)،ولی فکر کنم با یه بادبادک،باید حتما مراقب باد بود(آخه بعضی وقتا بدجوری بیرحمه) ...
تا بعد.

خواجات جمعه 20 مهر 1386 ساعت 12:52

سلام عزیز . مرسی که میهمان کلمات سوخته ام بودی . شعرت را پسندیدم . البته با روایت مصرانه اش و نحو و لحن بعضی سطرها مشکل دارم اما در کل خوشم آمد . موفق باشی .

مهرداد فلاح جمعه 20 مهر 1386 ساعت 14:12 http://fo.persianblog.ir

نمی گویم این شعر قشنگ نیست یا که فلان و بهمان . می گویم من از تاراز تازه تر و غریبه تر می طلبم. توقعم زیاد است ؟
..
..
..
..
..
..
اهل لاهیجانم ( کجا ؟ )
روزگارم خوش نیست ( هست ؟)
خرده نانی دارم ( گاهی )
سر سوزن ذوقی ( خاری ! )

من جمعه 20 مهر 1386 ساعت 23:08

قد و قدم هایش
کوتاه نمی آی ام تا بیارم ات
بیایی و بیابانم را باد کنی تا بپرم از دیوار
ای من نیامده در بویی و بادی که نه... می وزد؟

قصد خاصی نبود. مرضی هم. مگر سلام و علیک و لبخند. یادت کنم و همینا

حمید ابراهیمی دوشنبه 23 مهر 1386 ساعت 16:36 http://HAMIDEBRAHIMI.BLOGSKY.COM

امروز قبل از بیدار شدنم
آواز می خواندم
بعد از بیدار شدنم
آواز می خواندند
گریستنم نمی آمد
لبخند هم
برزخی در پهنای افق
مرا نگاه می کرد
من در آوازم ترا می خواندم
و چشم هایم نگاه ترا درو می کرد
کاش می امدی باز
کاش پنجره باز نگاه من
قاب حضور تو بود


مژگان مشتاق دوشنبه 23 مهر 1386 ساعت 16:59 http://www.49126.persianblog.ir

...کجا می توان آن نوشت که انگشت های کودکی در بازی ماسه های کناره های دریا با حلزونی ملاقات کرد و ما از آن غا فل بودیم!


آی کودکی بادبادکم را کجا گذاشتی؟!

جلیل قیصری دوشنبه 23 مهر 1386 ساعت 23:05

جلیل قیصری دوشنبه 23 مهر 1386 ساعت 23:05 http://s

جلیل قیصری دوشنبه 23 مهر 1386 ساعت 23:12 http://soo-lar.blogfa.com

ضمن سلام متقابل در مورد کار شما با آقای خواجات هم عقیده ام .مداوم باشی عزیز

اذرخش چهارشنبه 25 مهر 1386 ساعت 14:43 http://sepidehtarin.blogfa.com

سلام
خسته نباشید
با یک کار تقریبن تازه به روزم
نظراتتون سازندس
موفق باشید

فرهود شنبه 28 مهر 1386 ساعت 02:53 http://bahman-alaeddin.blogfa.com

مراسم اولین سالگرد کوچ ابدی آخرین نغمه خوان مالکَنون "استاد بهمن علاءالدین(مسعود بختیاری)" در تاریخ جمعه ۱۱ آبان ۸۶ و از ساعت ۱ تا ۳ بعد از ظهر در امامزاده طاهر واقع در مهرشهر کرج و در ادامه،اولین جشنوارۀ موسیقی زاگرس(بزرگداشت یاد و خاطره بهمن علاءالدین) در قالب همین مراسم و از ساعت ۴ تا ۸ شب در سالن شهیدان نژادفلاح(مراسم چهلم در همین سالن برگزار شده بود) واقع
در محل شورای شهر کرج،روبروی جهانشهر،بین میدان سپاه و چهارراه طالقانی برگزار شود.
شکارچی،رحمانپور،سرلک و چندین خواننده،نوازنده و.... از مناطق مختلف استان لرستان،چندین هنرمند از لرهای کهگیلویه و ممسنی،ارژنگ و سارنگ سیفی زاده با موسیقی کردی و خوانندگان و نوازندگانی از بختیاری های گرمسیری و ییلاقی از جمله مدعوین مراسم خواهند بود.ضمنا موسیقیدانان و هنرمندانی که ساکن کرج هستند نظیر استاد ذوالفنون نیز جزء مدعوین هستند.
همچنین هنرمندان و یاران استاد علاءالدین که طی سالهای متمادی در کنار
وی بودند نیز به ایراد سخن خواهند پرداخت.در این مراسم برخی از مسئولین،فرهیخگان و شعرای بختیاری نیز حضور دارند.

شمع دانی شنبه 28 مهر 1386 ساعت 21:55 http://atefesarfeju.blogfa.com

الف و سین و میم ؟؟!!

دریا موج است کا کا...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد