درخت



قرار این بود

از اول

ریشه بزنیم

زدیم و بلند شدیم تا

برویم و وسط یک دشت، درخت خودمان باشیم

عجب ریشه ای کشیده ای درخت؟

ساقه ی صافی بودی

دستی دستی

دسته ی تبری شدی



فصل فصل دروست

داس سرخ

داستان سبز مرا چید


حیف نام دیاریست

زیر درخت نشسته است

با تبری بزرگ

بزرگتر

کجا کار می کنی عمو؟


خسته ای؟

خس ته ام