احتمال

تو بسیار رفته ای !

اما هر لحظه آسمانم احتمال ترا می دهد

هنوز یک سلام سرگردان مرا تکان می دهد

تو دوباره برمی گردی می دانم

 مثل پیام برفی

درامتداد ابری پرهیبت می آآآیی ام

من لباس علاقه بازی ام را تن می کنم

پشت خط می نشینم تا اجازه ی سلام بدهی.

-الو دلی عاشق برایت آورده ام تا حتما ترا دوست داشته باشد ....

بعد بنشینیم وساعت ها یمان را با بهار تیم کنیم

بزنیم به سیم آخر علاقه

شکوفه های تو در کجاها که نمی شکفد مرا

تو که باشی درخت، درخت تر می شود

آسمان تا آسمان ادامه می دهد

وهمیشه دبستان زنگ آخر است.

افسوس چمدان توسفری بود

وتو ادامه ی یک تنهایی بودی.