کویر

یادداشتهای شبانه

کویر

یادداشتهای شبانه

مسابقه پایانی

من هم حق دارد کج برود راست برود

سرم به سنگ تا بزرگ شوم

شما که دست و دلتان را بسته اید

قلدرید و ول نمی کنید تا یک نفر

اضافه عاشق شود

اضافه نیستم

من به شرط خودم شروع شده ام

از همین حالا بگویم

من مسابقه پایانی اش را شکست می خورد

یکی شدیم

یک به علاوه یک یکی شدیم

سه نقطه سر خط با تو آشنا شدم

بعد هم هوای تو هوایی ام کرد

توی این خط

نقطه ای جلودارمان نبود

ما مجبور شدیم دنیا را پیاده کنیم

آنقدر نشستیم چشم در چشم

 که حالا جای چشمهایمان عوض شده

من چشمانت را می بندم

تا تو مرا گریه کنی