کویر

یادداشتهای شبانه

کویر

یادداشتهای شبانه

برای تو

باری

 

بعد از سالهای سخت

پس از گذشتن از قرنها قرق

 ازباید گذشتیم

از گذشت گذشتیم

مثل درختی در سکوت عرب رویید

مثل سیبی ام که از چنگ چنگیز گریخت

 گریختیم

چقدر در به دری عمو؟

باید بارهایمان را می انداختیم

انداختیم

 میان انداختن آموختیم

 میان آموختن آمیختیم

 در کوچه باغهای نیشابور

 شراب شکر بار زدیم

کنار درختان رسیده

سیب را خندیدیم

بخند گلم

ما به انتهای بعید وبعدن رسیدم

از پشت کوه ها آدم ها

و خداها و خورشیدها

 ها.... بیاور مرا

می خواهم همه ام را بالا بیاورم

مثل سرزمینی ام که باد نمی برد

ببر مرا در باران

زیر گریه ام بزن

می زنی؟