کویر

یادداشتهای شبانه

کویر

یادداشتهای شبانه

سر راهی که مرا برد



بقچه ای را

میان تاریکی جا گذاشت

دختری که تقدیر سیاهی داشت

 وبرای طفلش نمی خواست

نمی خواهم

نمی تواند که بخواهد

بیچاره همه ی زورش را

زده بود توی سرش

دنبال چه به دنیا آمده ای مرا؟

فکر کرده ای بخت تو

از چشم من قشنگ تر می شود

دخترک

 دم بخت

بختک افتاده بود روش

آنقدر رفت زیر

که شکمش بالا آمده

بالا آورده دخترک

توی این دنیای فراخ

کارش به کوچه های باریک

رسیده سر این راه

سر راهی ام

شناسنامه ی چندم یک زن

وصدای گریه ی طفلم

ازنیمه ی آن شب

به روز بعدی افتاد

افتادم به دو

چار دست و پا

ما را ماراتنی ست زندگی

هر چه بدوی بیشتر جا می مانی

این هم بچه ام

پسری نحیف

حیف نیست ؟

نیست سیمرغی 

میدان فردوسی خالی ست

میان کاسه ها

دست بدست شدم

با بوی تریاک

وخوابی که میدان انقلاب را سنگین کرد

قدم نمی رسید

کنار جاده  بایستم

و دست شکسته ام را

درآدمهای بعدی  تکان دهم

در نبود من

جاده جلو زده بود

ومادری که عقب ماند

 با کاسه ای آب

که از چشمی پر بود

نظرات 24 + ارسال نظر
مدی سه‌شنبه 21 مهر 1388 ساعت 19:45 http://madikhanoom.blogsky.com

شعرای قشنگی داری...خوب و معنی دار..به وبلاگ منم سر بزن...خوشحال میشم

301040 سه‌شنبه 21 مهر 1388 ساعت 19:47 http://301040.blogsky.com

به "تقدیر سیاهی" معتقد نیستم

خواجات چهارشنبه 22 مهر 1388 ساعت 21:03

کارت زیباست مهربان اما زبانت یک دست نیست . شاد باشی

مهر سه‌شنبه 28 مهر 1388 ساعت 09:09 http://mehrdadfallah.blogfa.com

قدم نمی رسید
کنار جاده بایستم
و دست شکسته ام را
در آدم های بعدی تکان دهم...
من هم موافقم که مثلن سطرهای توضیحی را برداریم تا شعر بهتر نفس بکشد رفیق!
یک نمونه اش :؛دختری که تقدیر سیاهی داشت؛
بقچه را میان تاریکی جا گذاشت / دختری که خیلی داشت و نداشت / برای طفلی که نمی خواست / نمی خواهم / نمی تواند که بخواهد ...
..
..
..

میدان فردوسی دیگر پسری ندارد !

کلاه از سر بردارید !
مقاله ای از مازیار نیستانی پیرامون شعر محسن کاشانی .
" آفریدگاران فروتن شعر " به روز است .

مینا ایلشیان سه‌شنبه 5 آبان 1388 ساعت 12:55 http://www.postadam.blogfa.com

پسآ آدم
با شعر تازه و متفاوتی از "حامد داراب" (اپرای بیست و هفتم ژانویه)
چشم به راه شماست
حضور، نقد و نظر را دریغ نفرمایید

مهر چهارشنبه 6 آبان 1388 ساعت 15:10 http://fo.persianblog.ir

جنگ یا بازی
هر جور می خواهی بخوان اما
من و این دیوار
هنوز با هم کار داریم
..
..
..
او چهره عوض می کند مدام و من / با سری که دارم / می روم توی دلش ...!

مهرداد جمعه 8 آبان 1388 ساعت 17:15 http://bahman-alaeddin.blogfa.com

آبانِ غریبِ بی‌قراری آمد

باران به سراغِ آسماری آمد

سمْ‌ضربه‌ی خاطرات را می‌شنوی؟

هنگامِ غروبِ بختیاری آمد

مراسم یادبود سومین سالگرد درگذشت خورشید موسیقی لری بختیاری × بهمن علاءالدین ( مسعود بختیاری ) × در کرج
جمعه ۱۵ آبان بر مزارش در بقعۀ امامزاده طاهر(ع)- اتوبان تهران_کرج فاز 4 مهرشهر- و از ساعت ۱۴:۰۰برگزار خواهد شد.

omid یکشنبه 10 آبان 1388 ساعت 13:36 http://human-like.persianblog.ir

سلام.
امیدوارم خوب باشید.
خوشحال میشم به وبلاگم سر بزنید.
[گل]

محمد سلطانی سه‌شنبه 19 آبان 1388 ساعت 11:17 http://www.banamekhoda.blogfa.com

با نام خدا
سلام دوست عزیز
خواندمت گرامی
به خواندنم بیا
یا حق

مهر پنج‌شنبه 28 آبان 1388 ساعت 11:40 http://fo.persianblog.ir

..
..
..
این جا از راه و ریل و پل خبری نیست و من برای رفاقت با شما نیست که دارم خودم را جر می دهم و تکه تکه در هوا پخش می شوم به صورت کلماتی که شکل فحش و فریادند !

حسین جلال پور دوشنبه 16 آذر 1388 ساعت 00:29 http://manharfmizanam.persianblog.ir

سلام
گفته بودی خبرم کن باخبر باش و غزل بخوان

سید مهدی موسوی پنج‌شنبه 24 دی 1388 ساعت 23:37 http://bahal3.persianblog.ir

با عرض تسلیت
به خاطر کشتار برادران و خواهران بی گناهمان
در ظهر عاشورای محرّم الحرام!!:

وبلاگ «سید مهدی موسوی» بعد شش ماه و اندی به روز شد...

.
با اینها منتظرم:

1- دو شعر جدید که در جای دیگری نخوانده اید

2- متن و شعری از «فروغ» در حال و هوای این روزها

3- محاکمه ی آرمان ها در خیابان (نگاهی به فیلم آخر کیمیایی و چند دیالوگ ماندگار از او)

4- قر دادن زیر تیغ (بررسی وضعیت بیمار تعامل مؤلف و منتقد در ایران)

5- مثل همیشه جملاتی از «شمس» بزرگ!

6- خبرها و لینک هایی داغ از همه جای ادبیات و هنر

7- کنار پله ی تاریک (خبرهایی از برادر ترانه سرا و شاعرم: حسین صفا)

8- ستاره های سربی (غمنامه ای از یک ستاره که دوست داشت خاموش شود)

9- انتقام با طعم سیب زمینی (تحلیلی از وضعیت امروز جامعه ایران)

10- عکس هایی دیدنی از شاعران و دوستان کارگاه و...

و

مثل همیشه گوشه ی دنیا منتظرم

با شعر، با ادبیات، با غم، با عشق...

امیدی یکشنبه 27 دی 1388 ساعت 19:15 http://bosak.blogfa.com

سلام همتبارعزیزاینک که قدم مبارکی درراه اشاعه فرهنگ ایل برداشته ای ما هم به کمک شما آمده ایم تا تنها نباشید و به کمک هم به معرفی فرهنگ غنی یمان بپردازیم با تبادل لینک حتما این امرعملی است دست یاری به سوی شمادراز می کنیم درصورت تمایل به تبادل لینک لینک وبلاگ میوند رادروبلاگ تان قراردهید وسپس به ما اطلاع دهید تا وبلاگ شمارا هم ما لینک نماییم ممنونم ازبزرگواریتان کاکاجان

میرحسینی چهارشنبه 7 بهمن 1388 ساعت 14:08 http://mirhosseini57.blogfa.com

درود

کسی بی خبر آمد
مرا دست خودم داد

کسی مثل خودم غم
کسی مثل خودم شاد ....

کسی مثل تو ای دوست
مرا یک شبه رویاند

کسی مرثیه آورد
برای دل من خواند .....

***********************

خواندمتان و بسیار زیبا بود

تنهایم نگذارید
به امید بودنتان هستم
[گل]

کامبیز حسین پور چهارشنبه 14 بهمن 1388 ساعت 12:40 http://fargan.blogfa.com

بسیار زیبا می نویسید.
لذت بردم.
موفق باشید

مجتبی یاوری یکشنبه 18 بهمن 1388 ساعت 09:04 http://gonaah.blogfa,com

درود بر شما
با شعری در سطرهای مشقت به روز شدم
میخواهم که بیایی و سطری بنویسی
منتظر انگشتهای شما برای تایپ حرفهایتان هستم
بدرود

سید حامد احمدی چهارشنبه 12 اسفند 1388 ساعت 13:45 http://benamebaba.blogfa.com

قصیده ی "زن"
هر چند خوانده اند کسان رهزنش
ننگا بر آن کسیکه زند ره زنش
ننگا بر آنکه می زندش ره کسی
کِش نیست در دو دست به غیر از تنش
ننگا بر آن کسیکه فریبد کسیش
کو نخ دهد که وی بزند سوزنش
مرگا بر آنکه راست کند کژدمش
وایا بر آنکه هوش برد کودنش
وحشتفزاست ظلمت زایای وی
نوری نتابد ای پسر از روزنش
مزدت نمی دهند که ریزی عرق
چندین مکاو بیهده در معدنش
از چاله اش به چاه نیفتی عزیز
گر خود منیژه است مشو بیژنش
عمری مترس1 کِشته ی خود کرده شد
هر کس که آب کوفته در هاونش
هی بر درش به لابه زبونی مکن
کت نفکند زبان زبون افکنش
کم باشی از خروس اگر افتی به بند
در تور آن که تور کند ارزنش
پروانه ی دخول در آتش دهد
پروانه وش مگرد به پیرامنش
آب ار زنی بر آتش گیرای وی
دامن بگیرد آتش تردامنش
راه خروج بسته بُوَد گرچه هست
رمز ورود دکمه ی پیراهنش
زیرش بزایی ار بنهد بار خویش
گاوت بزاید ار کنی آبستنش
میدان اگر به تاخت و تازش دهی
از مانع حیا گذرد توسنش
دارد چو گربه پنجه ز مخمل ولیک
در لاک آشتی نرود ناخنش
در صلح نیستش مگر آغوش باز
در جنگ نیست شیوه بجز شیونش
با آن زبان درازی و پرچانگی
گاه سخنوری شنوی الکنش
با یک پیاله گرم شود کله اش
با یک اشاره نرم شود آهنش
عقلش به بانگ طبل نیاید به هوش
رقصد ولی به ساز دهل باسنش
نقلست نقص عقلش و یا للعجب
در مکر سجده می کند اهریمنش
روزش چو شام تیره و تاری شود
هر کس که پند من نکند روشنش
از پا درآورش گنهش پای من
خونش به گردنم بشکن گردنش
" سید حامد احمدی "
________________________________________
1-مترسک

وحید صادقی یکشنبه 16 اسفند 1388 ساعت 17:50 http://www.persin-club.com

"عمو دست قیچی ..."

...سفیدی برف چشم را می زد ؛ خیابان آناتول فرانس ، خالی از ازدحام بود ؛ دختر کنار دست پسر ، ایستاده بود ، و هر دو به دور دستی خیره بودند . برف لحظه ای از بارش باز نمی ایستاد ؛ سرما تا مغز استخوان هاشان را می آزرد . دختر نگاهی به پسر انداخت و گفت :

..." سردمه بابک ...!"

مهر یکشنبه 15 فروردین 1389 ساعت 13:47 http://fo.persianblog.ir

سبز بمانی رفیق !
..
..
..
گاهی که رفتن از درون به بیرون ( از من به تو ) بهانه نمی خواهد...
خواندیدنی "ولیعصر استریت" را گذاشته ام تو "هواخوری". گمانم بهترین جاهای تنم را کنده و گذاشته ام توی این سفره که نوش جان کنید !

یلدا دوشنبه 16 فروردین 1389 ساعت 22:14 http://youngresearcher.blogfa.com/

سلام
به روزم با بهترین عیدی که می‌توانست نوازشگر چشم‌های من باشد.
قدم رنجه فرمائید.


ناهید چهارشنبه 25 فروردین 1389 ساعت 23:07 http://nahidarjouni.blogfa.com/

سلام
خواندم .ممنون
من هم به روزم

فاطمه اختصاری یکشنبه 29 فروردین 1389 ساعت 14:50 http://havakesh3.persianblog.ir

سلام
دعوتید به صرف یک بحث فمینیستی و سیب زمینی:
بعد از 9 ماه
با یک شعر جدید و کلی خبر و مطلب
«فاطمه اختصاری» به روز کرد

خبر چاپ کتابم:
«یک بحث فمینیستی قبل از پختن سیب زمینی ها»
و قرار دیدارمان
در نمایشگاه کتاب امسال:
. . . . انتشارات «سخن گستر»

خبر کامل چاپ کتاب چند تن از مطرح ترین شاعران جوان:
دکتر سید مهدی موسوی/ وحید نجفی/ الهام میزبان
محمد حسینی مقدم/ محمد ارثی زاد
شهرام میرزایی/ مینا ارشدی

راستی
طرح جلد کتاب را هم حتما در وبلاگ ببینید!
و کلی مطلب از همه جا و هیچ جا...
از الان منتطر دیدارتان در نمایشگاه هستم
نه برای فروختن کتاب
برای حرف زدن و ادبیات
برای شعر...

منتظرم...

هیچکی شنبه 6 شهریور 1389 ساعت 10:31

کاش اینجا هنوز می شد با دستخط خودت ببینمت....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد