کویر

یادداشتهای شبانه

کویر

یادداشتهای شبانه

جیک جیک

گلوی بی آواز گنجشگی ام

که میان دوشاخه ی تیر وکمان جیک جیک می کند

جلد باش ای بخت جیک جیکو

شاخه به شاخه هرزگی می کنی؟

نمی کنم

من گنجشک باغهای بی بادم

و از این شاخه افتاده ام به سنگ

توی میدان سنگی دارند دوره ام می کنند 

سارهای شیون رسیده اند

و حلق بی گناه

بزنید ای قوم قلقلی

سرم برای سنگ درآمده بزرگ

سیب صدای کسی است که می افتد

و سنگ فصلی است برای شکستن

این روزها هرسری چند سنگ دارد

 این پسر با چند سر درشت

پشت پا می زنم به تو؟ 

ای عادت چنان 

دل دل می کنم به پا

ای پسر بپا