کویر

یادداشتهای شبانه

کویر

یادداشتهای شبانه

دست در دست

 کوچه ی تاریکی بود

من در دست تو روشن شدم

با آن انگشتان ظریف

مرا ورق بزن

بزنی سر بلند نمی کنم

از بلندی ات افتاده ام توی خواب

پرت و پلا نگو پسر

تویی که پرتم می کنی توی پلا دختر

من؟

بیا کمی عاشقی کنیم

کوچه تاریکیست

چشم به چشم نمی رسد

مرا به خودت برسان

ما رفته رفته درشت تربه هم می چسبیم

داریم می رسیم به ته درخت... گلی

گلی دختریست

ریشه زده توی سینه ام درشت

سرطان خوش خیم  خوب است

بیا خوب باشیم

ما به محوطه ی جریمه  رسیده ایم

آدم ها....

ببین کسی نیست

منم

تویی

و این همه ما

مرا بغل بزن

نفس بکش

زیر این درختها

کاری دستم بده.