کویر

یادداشتهای شبانه

کویر

یادداشتهای شبانه

رف...تم

کو کوهی که ترا به کوهی ببرد؟

بی دلی می کنم

با دار

با درخت

بیدی ام که شاخه به شاخه ام پریدند

رفتند هر که را تن دادم

تف به تو ای ......

دل فقیر!

دلال دست به دست

کی دست به کار سیانور می شوی؟

این بیل عمله کش خود به خود عمل می کند

عملی شده اند

بچه ها معمولا با کراک کوک می شوند

و روزی چند صد دختر برنمی گردند 

ول کنم بروم ....  برو

نمی روی   ببین

به هر کجا که بروی در بستیم

عشق بستی چند؟

دری که بسته شد بکش

بکش به گوش... 

رف...تم

ببردم دم دمای هر چه باد

بوزم لابلای گیسوانی که کار دستم بدهد

دلم جوانی می خواست

جولانی بدهید  

سرت  به سنگ

گور پدری ات تنگ است

این شلوار تنگ، شما را به یاد کسی نمی آورد؟

نظرات 8 + ارسال نظر
حسین تیموری دوشنبه 30 اردیبهشت 1387 ساعت 13:03 http://m-a-k123.blogfa.com

سلام دوست عزیز

آپیدم بیا " رادیو مجازی بساز بدون نرم افزار"

یا حق

ریزش هوای سرد شنبه 4 خرداد 1387 ساعت 23:39

سلام. کلّی منّت گذاشتین آقا. ما خجالت می‌کشیدیم در محضر شما. وگرنه، می‌دونین چقدر ارادت داریم بهتون و نظرتون برامون اهمیت داره. زیاد.

ما، همان ابتدا که شما شعر را در معرض دید گذاشتین، ملتفت شدیم و خواندیم و لذّت بردیم. منتهاش، کامنت گذاشتن پای شعرهاتان که نشسته‌اید فلسفه و جامعه و هنر و ادبیات و فلان و بهمان را گذاشته‌اید پشت واژه‌هایش، برای ما، که کلاس اوّلی هستیم، سخت است.
من، به دلایلی، سرآغاز شعرت را بی‌اندازه دوست داشتم؛ کو کوهی که ترا به کوهی ببرد؟/ بی دلی می کنم/ با دار/ با درخت/ بیدی ام که شاخه به شاخه ام پریدند/ رفتند هر که را تن دادم/ تف به تو ای ......
و اینجای شعر؛ رف...تم/ ببردم دم دمای هر چه باد/ بوزم لابلای گیسوانی که کار دستم بدهد/ دلم جوانی می خواست/ جولانی بدهید / سرت به سنگ /
گور پدری ات تنگ است/ این شلوار تنگ، شما را به یاد کسی نمی آورد؟
نمی‌دانم {آهسته وحشی می‌شوم} را خوانده‌اید یا نه؟ نثرش را دوست داشتم من. دقیقن نوعی عصیانِ بارز داشت کلماتِ بنی‌عامری. این ته شعرتان، لذّتی را برایم تداعی کرد که وقت خواندن آن کتاب حس کرده بودم. یکجوری عصیانِ خودخواهانه. نمی‌دانم دقیقن می‌شود چی؟ انگار خودکشی یا ... نمی‌دانم. یکجوری خوب بود ولی.
باز هم ممنونم. خیلی.


اسماعیل قنواتی یکشنبه 5 خرداد 1387 ساعت 10:11 http://www.panjere-abi.blogfa.com

درود به شما دوست خوبم
سپاس از مهر همیشگی شما
کار زیبایی بود اینو جدن می گم فقط استفاده زیادی از بازی زبانی به کار ضربه زده و توی کار ننشسته.
بروز هستم و منتظر شما
شاد باشید و پیروز

مهرداد فلاح یکشنبه 5 خرداد 1387 ساعت 15:28 http://fo.persianblog.ir

دلم جوانی می خواست ...
تاراز عزیز!
..
..
..
شاعر این جا دروغ است!

حسین تیموری شنبه 11 خرداد 1387 ساعت 22:58 http://m-a-k123.blogfa.com


سلام دوست عزیز

با«هنوز» به روزم و


.......... هنوز منتظر قدم های شما بر پشت درب خانه ام///////////////

تق تق تق
بفرمایید داخل............

بیرون تر از نگاه یکشنبه 19 خرداد 1387 ساعت 02:08 http://ogling.blogsky.com

آسمان پیاده رو به پا
منتظر است .

صدارت دوشنبه 20 خرداد 1387 ساعت 13:33 http://sedarat.blogfa.com

سلام علیکم
شهادت بانوی دو عالم،‏ ام الائمه حضرت فاطمه زهرا(س) را تسلیت عرض می‏کنم.
با مطلبی تحت عنوان حضرت فاطمه (س) در احادیث اهل تسنن به روزم.
در پناه حق محفوظ باشید

حسین تیموری دوشنبه 20 خرداد 1387 ساعت 14:31 http://m-a-k123.blogfa.com

سلام دوست عزیز


گیس ها نوشته گیس می شوند در چشمهایی که نمی روند به در

موفق باشید یا حق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد