کویر

یادداشتهای شبانه

کویر

یادداشتهای شبانه

بیابان

 خوبم ! من عاشقی یک بیابانم

و این خیابانها مرا بجا نمی آورند

ترا گم کرده ام

با مشام یک چوپان شکست خورده در خواب

با گله ای گرسنه در خویش

به دنبال تو می گردم.

نظرات 3 + ارسال نظر
سورنا پنج‌شنبه 17 خرداد 1386 ساعت 21:57 http://www.parsright.blogsky.com

چه زیباست :
نشستن به انتظار یار
در غروب کویر
بی لحظه ای سایه بان
بی ذره ای قرار
با یادی از گذشته ی زیبایمان
( آن لحظه ای که بوی کویرش به اوج میرسد )
در یاد تو
آواز یار یار .....

[ بدون نام ] جمعه 18 خرداد 1386 ساعت 20:57 http://eross.blogsky.com

از فقره پیش که صبیه جنابعالی را مشغول ملعبه فرنگی سوغات ابوی مان نمودیم ٬ مغضوب تان قرار گرفتیم . عجالتا چند خطی مرقوم نمودیم محض رفع کدورت های عالم همسایگی٬ مقبولتان افتد ان شاء الله.

این مهم (رفع کدورت و دشمن پیشگی )همچنان بر حول همان روزگار مرقوم است. لطف بفرمایید کمی شرارت نمایید .

گیتی دوشنبه 21 خرداد 1386 ساعت 18:42

شیشه ی پنجره را باران شست
از دل من اما
چه کسی نقش تو را خواهد شست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد